چهارشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۹

تا حالا شده توی خیابون بوی هندونه به مشامتون برسه؟
چند روز پیش توی اتوبان حکیم بودم که این بو با شدت بسیار زیادی توی هوا پیچید.
شیشه ماشین رو تا ته دادم پایین و عمیق بو کردم. بـــــــــــله!
بوی هندونه تازه بود.
یه نفس عمیق دیگه...
بوی علف آب خورده هم می اومد. تازه چمنهای فضای سبز رو آبیاری کرده بودند.
یه نفس عمیق دیگه...
چشمتون روز بد نبینه (یا شایدم باید بگم دماغتون بوی بد نشنوه)
بوی گند فاضلاب.
حالا مگه تموم میشد؟!
هی شیشه ماشین رو بده بالا، هی کولرو بزن. هی نفس نکش. مگه آدم چقدر طاقت داره؟
اونجا بود که آرزو کردم کاشکی به جای اینکه برم، داشتم بر می گشتم.

۲ نظر:

پریسا. گفت...

اگه به جای رفتن بر هم می گشتی، باز هم بوی چمن و هندوانه را دیگه نمی فهمیدی D:

Z.M گفت...

پریسا جون!
من خوای دعا کنم برات پیش بیاد ببینم تو توی اون شرایط چه آرزوی دیگه ای می کردی؟؟؟؟P: