جمعه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۷

مرگ خوشایند یا ناخوشایند...

شاید این پست من خیلی برای بعضی ها خوشایند نباشه. اما به نظرم صحبت در موردش لازمه...
تا حالا شده درباره مرگ خودتون فکر کنین؟
تا حالا شده فکر کنین چه جوری قراره بمیرین؟
در سن نود ساگی به علت کهولت سن؟ یا در 45 سالگی به علت سکته مغزی؟ یا در 25 سالگی بر اثر سرطان؟ یا تصادف توی خیابون؟ یا سقوط هواپیما؟ یا برق و گاز گرفتگی؟یا به قتل میرسین؟ یا خودکشی؟؟؟...
خلاصه این چیزیه که من خیلی بهش فکر میکنم. هم به نوع مردنم و هم به سن و سالم...
نه که فکر کنید منظورم اینه که چه توشه ای با خودتون به آخرت میبیرن ها!!!(که اگه توشه خوبی باشه چه بهتر...)
بذار منظورم با مثال توضیح بدم...
یکی بعد از مرگش، پدر و مادرش رو تنها میذاره. این فقط یه بار عاطفی ایجاد میکنه که منکر بد بودنش نمیشم. اما اگه یکی بمیره که 2 تا بچه کوچیک داشته باشه، به مراتب سخت تره. یکی ممکنه جوون دم بخت داشته باشه، یکی ممکنه خودش تازه داماد یا تازه عروس باشه و یا هزار مدل دیگه که هر روز همه مون میبینیم که اتفاق میفته...
یا مثلاً بعد از مرگ، آدمی هستم که دیگران از نبودنم ناراحت شن؟؟؟
یا اصلاً ناراحت هم نشن. فقط جای خالی منو حس کنن؟؟؟
من در تمام لحظات این عمری که داشتم، سعی کردم با دیوار فرق داشته باشم و کسی که پیش منه، احساس نکنه که تنهاست...
فقط از خدا میخوام که لحظه ای که میمیرم، واسه کسی دردسر به دنبال نداشته باشم. یعنی طوری بمیرم که از این بیمارستان به اون بیمارستان نداشته باشه. یا زمانی بمیرم که مسئولیتی رو دوشم نباشه. بچه راه و نصفه راه نداشته باشم و ...
تمام این نوشته ها رو با کلمه "دور از جون این جمع" مطالعه بفرمایین...
از همسرم هم معذرت میخوام که اینا رو نوشتم و ناراحتش کردم. اما چیزیه که مجبورم در موردش فکر کنم. میفهمی؟؟ مجبورم...مجبوووووووور D:

۴ نظر:

ناشناس گفت...

به نظر من آدم حتی اگه مجبور هم نباشه باید به این چیزا فکر کنه. حتی اگر به قول شما فکر درد امونش رو ببره! ولی تنها فکر چاره ی کار نیست! به تدبیر باید چاره اندیشید! D:

Z.M گفت...

من چه تدبیری بیاندیشم که حتماً حتماً تو سنی فوت کنم که کسی به من نیاز نداشته باشه؟؟..
تیرمن جان!
این یکیو دیگه شرمنده. نمیشه...

ناشناس گفت...

سلام
به یه جون کندن تونستم بالاخره اینجا نظر بدم.منم به مرگ خیلی فکر می کنم نمی دونم چرا همش فکر می کنم تو سی سالگی می میرم یعنی هفت سال دیگه.از توصیه ات ممنون.و مرسی از لینک.لینک شما هم اضلفه شد من باران ترانه ام.صفحه ی نظراتت منو دق مرگ کرد.

Z.M گفت...

بر و بچه های بلاگفا خیلی از این بلاگ اسپوت شاکین. اما در هر حال...
من لینک شما رو اضافه نکردم که شما هم به من لینک بدی. از نوشته هات خوشم اومد. توصیه میکنم که تو هم نوشته های منو بخوی و بعد لینک بدی. شاید خوشت نیومد(خدای نکرده...).