چهارشنبه، آذر ۲۰، ۱۳۸۷

سفرنامه 3

روز اول به دیدن ارگ کریمخان رفتیم و باغ ارم و حافظیه و سعدیه...
برام خیلی جالب بود که فهمیدم حافظیه در واقع یه قبرستان بوده با صد ها قبر. اما همه رو هم سطح خاک کرده بودن و فقط قبر یکی دو نفر از جمله حافظ رو گذاشته بودن که بمونه...
بر خلاف حافظیه، سعدیه خیلی خلوت بود و پرنده پر نمیزد...
دلم برای شاعر سر در سازمان ملل سوخت که علاوه بر اینکه کسی واسه حرفش تره خورد نمیکنه، کسی به خودش هم محل نمیده...
باغ ارم هم به دانشگاه گیاه شناسی شیراز تحویل داده شده و هر قسمت یه برچسب بود که درختها و درختچه ها و گلها و بوته ها رو معرفی میکرد. چیزی که خیلی برام چشم نواز بود، کلمه " افغانی" بود که پشت اسم 99% گیاه ها به چشم میخورد. مثلاً نارون افعانی، زیتون افعانی، چنار افعانی و ...
ارگ کریمخان هم بیشتر شبیه موزه عکس بود. عکسهای قدیمی از شیراز و اطرافش. سردر این ارگ با خط بسیار درشت نوشته بودن که اگه به در و دیوار دست بزنین، جریمه اش از 6 ماه تا 2 سال زندانه.(بعدا در این مورد مفصل صحبت میکنیم)
انگار این ارگ رو کلا دوباره ساخته بودن. چون تمام در و دیوار ها تازه ساخته شده بودن (از حق نگذریم، بسیار هم ناشیانه بود...)
بچه مدرسه ای ها هم توی حیاط بودن و هی توریست های خارجی رو دست می انداختن...
هم خنده دار بود و هم ناراحت کننده...

هیچ نظری موجود نیست: