دیروز نیم ساعت رفتیم خونه عموم اینا تا عید دیدنی کنیم...
کوچه شون کوچه خیلی تنگی نبود. اما چون تو مناطق شمال شهر بود، خیلی شیب تندی داشت...
سرتونو درد نیارم...
اومدیم پایین و ابراهیم اینا خواستن سوار ماشینشون بشن که دیدن بــــــــــــــــــــــــــــــــــــله!!!...
یه، بلا نسبت شما، کره خری زده به ماشین و گلگیر رو داغون کرده و رفته...
پریروز هم که با آقا پیام و مهناز اینا رفته بودیم ولیعصر (جاتون خالی سوپر استار رفتیم)، در حین پیاده روی توی خیابون، متوجه یه راننده احمقی شدیم که برای بیرون اومدن از پارک، زد و قاب پلاک ماشین عقبی رو شیکوند...
باور بفرمایین اگه بلاگ نویسی کار فرهنگی نبود، چند تا آبدار نثارشون میکردم...D:
و هر روز که از عمرم در ایران میگذره، اولین چیزی که از خدا میخوام اینه که فرهنگ رانندگی مردم مون خیلی خیلی بره بالا تا تازه یه چیز معمولی شه...
شما که دلتون پاکه دعا بفرمایین...
۱ نظر:
رانندگی که فرهنگ نمی خواد! ادب می خواد!
ارسال یک نظر