ببین این دکتر چی کار کرده که تا الآن فقط 20 نفر برای ماله کشیدن روی کاراش احساس مسئولیت کردن.
وقتی ازدواج کردیم، حقوق من ماهی 400 تومن بود و سکه های عروسیم رو هم 190 تومن فروختم.
یعنی با حقوق هر ماهم میتونستم 2 تا سکه بخرم.
الآن حقوقم حول و حوش 800 تومنه و سکه 1.400. یعنی هر دو ماه، یه سکه میتونم بخرم.
اینو بهش میگن تورم.
ولی خداییش یه چیزی بگم؟
آدم هزار بار تورم و گرونی و قحطی رو تحمل میکنه، اما کشت و کشتار و قتل و ... رو نمی تونه ببینه.
کاشکی حداقل یه شب در سال اخبار خوشحال کننده بشنویم....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر