یکشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۷

بخندم یا گریه کنم؟؟...

مردم ما عجب مردم بامزه ای هستن به خداااا...
یه اسمای انتخاب میکنن که آدم از خنده روده بر میشه...
دیروز توی خیابون جمالزاده، چشمم افتاد به اتوبوسی که مال شرکت "فراترابر مهدی" بود...
من این کلمه رو به شکل "فراتر ابر مهدی" خوندم و بسیار ناراحت شدم...
پیش خودم گفتم یعنی چی که امام زمان رو مسخره میکنن؟؟...
"اَبر مهدی" یعنی بالاتر از مهدی. حالا این اتوبوس چیه که فراتر از ابر مهدیه؟؟...
بعداً فهمیدم منظورش ترابری و این حرفا بوده...
یا مثلاً پنچر گیری ابو علی سینا...
کله پزی حافظ...
پوشاک کلیدر...
و از این قبیل دیگه...
من نمیدونم مثلاً در این اصناف، یه اسم با ربط نمیشه پیدا کرد؟
حداقل اگه با ربط پیدا نمیشه، مثل خیلی از شرکت ها، یه اسم آدم رو شرکتتون بذارین. مثل "مینو" یا "پریسا" و یا هزار تا چیز دیگه...
بعضی وقتا خدا رو شکر میکنم که نگهداشتن حیوان خونگی تو ایران خیلی مرسوم نیست. وگرنه مثلاً یارو داره تو خیابون با هاپوش راه میره، یهو داد میزنه "پژمان"، همه پژمان ها برمیگردن و میبینن که با هاپوش بوده...(قصد توهین به پژمان رو ندارم...)
فقط خیلی جالبه که ماها در انتخاب اسم غیر انسان اینقدر محدود عمل میکنیم...

هیچ نظری موجود نیست: