تا حالا شده فکر کنین که هر کس رو چقدر دوست دارین؟
مثلاً مامان و بابا تون ...
یا دوست دختر و دوست پسرتون (مذهبیش میشه همسرتون)
منظورم این نیست که عدد بدینا!!..
منظورم اینه که برای راحتی هر کدوم از اینا حاضرید چی کار کنین؟!
مثلاً خودتون رو بذارین جای یکی از شخصیتای همین فیلمایی که روزی 1000 تا ازش ساخته میشه...
اگه مجبور بشین یکی رو تو زندگی فدا کنین، اون کیه؟!
خانواده و عشقتون یا خودتون؟!
مثلاً نامزدتون رو حاضرید به خاطر صلاح مملکت از دست بدین؟
یا حاضرین کارتون رو به خاطر دوست پسرتون از دست بدین؟
یا فکر میکنین اگه یه روز لازم باشه یکی رو بکشین تا بچه تون زنده باشه، این کار رو میکنین؟
همیشه جواب دادن به این سوالا واسم خیلی سخت بوده.
اما چیزی که در نهایت به فکرم میرسه، اینه که نباید با این موضوع احساسی برخورد کنم.
من همه تلاشم رو میکنم که اولین خطر خودم رو تهدید کنه که کسی مسئول کارای من نباشه.
اما اگه یه روزی خواستم به جایی برم که در ازاش باید یکی از وابستگی هامو از دست بدم، این کار رو میکنم.
هر چند...
این حرف بیشتر شبیه یه لاف گنده است. تا حالا تو شرایطش گیر نکردم که با وسط انداختن خودم تموم نشه.
شایدم اگه تو شرایطش (البته خدای نکرده) گیر کنم، همه رو فدای یه تار موی گندیده عشقم بکنم.
این عشق میتونه مامانم اینا باشن، میتونه همسرم باشه.
فکر میکنم دقیقا به همین دلیله که زیاد نمیشه رو قضاوت خانما تکیه کرد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر