سه‌شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۷

بازی جوانمردانه...

این روزا سخت مشغول اینم که یاد بگیرم این اسباب قمار رو چه جوری باید بُر بزنم...
فرید خیلی قشنگ و حرفه ای این کارو میکنه و باعث میشه که فکر کنم یه چیزی هست که اون بلده و من بلد نیستم...
میدونی...
این روحمو میخوره...(اگه میخوای بگی بیچاره شوهرش، همین الآن وقتشه...D:)
وقتی بازی میکنیم هم جمله "چقدر تو خوش شانسی دختر" از دهنش نمی افته...
منم در جواب میگم:
معلومه که خوش شانسم. اگه نبودم که شوهری به خوبی تو نصیبم نمیشد...(هوووووع...)
و در یک حرکت انتحاری، در حالی که از شنیدن این جمله بسیار شادمانه، اجازه میده که دستشو ببینم...
اینجاست که به خودم میگم:
Am I Lucky or what?

هیچ نظری موجود نیست: