من دارم به طور بسیار معجزه آسایی تمام کسانی رو که به بلاگم سر میزدن رو از دست میدم...
اونم واسه اینکه بچه ها میگن که نمیتونن نظر بدن...
اصلاً نمیدونم چیزای خوبی مینویسم یا نه!..
کمتر کسی میتونه بیاد و بگه که خوبه یا بده یا حتی نظرشو بگه و ...
یه جورایی هم خیلی تعجب میکنم. چون خودم به راحتی این صفحه رو باز میکنم...
ولی در هر حال، من باید دنبال یه راه حل خوب بگردم...
بگذریم...
این روزا دغدغه فکری خیلی خیلی زیادی دارم. فرصت نمیکنم که بطور مرتب برم سر کار. (هرچند این باعث نمیشه که کارهام عقب بمونه.) شاید این یه دلیل خیلی خوب باشه واسه اینکه زیرآبم بخوره...
از طرفی فکر خریدن جهاز و وقت کردن برای گشتن توی بازار، غصه دارم میکنه...
2 تا امتحان دارم که باید حسابی واسش سنگ تموم بذارم. (صد البته اگه وقت کنم...)
باید SQL و .Net رو در حد عالی یاد بگیرم...
این هفته هیچ تقلب اینترنتی جدیدی یاد نگرفتم...
دارم ایراد های کار آدمی رو در میارم که خدای برنامه نویسیه و وقتی بهش زنگ میزنم که سر از کارش در بیارم تا بهتر بتونم ایراد بگیرم، منو میپیچونه و غر غر میکنه...(لازم به ذکره که باید ایراد کارهاشو دربیارم...)
و مهمتر از همه اش همین ناراضی بودن برو بچه ها از بلاگمه...
آهان...
خیلی وقتا هم به این فکر میکنم که من از این خواننده ها چی کم دارم که منم مثل اونا نمیخونم؟ نه قیافه ام بده و نه صدا م(بگو ماشالله)...پس چرا نمیرم بخونم؟؟...
به یه دلیل خیلی ساده...
اعتقاد به چیزی که اونا اعتقاد ندارن.(حوصله توضیح دادن درباره درست و غلط بودنش رو ندارم...)
۳ نظر:
سلام
من که همیشه سر می زنم اینجا ولی نمی تونم کامنت بذارم.چرا وبلاگتو به بلاگفا منتقل نمی کنی؟؟؟؟؟
هورا هورا! من تونستم این جا نظر بگذارم!
باران ترانه جان!
شخصا امکانات گوگل رو خیلی میپسندم. بلاگ اسپوت هم یکی از اوناست. اما جدا باید یه فکری بکنم...
و اما پریسا!
حالا هم که میتونی نظر بدی، فقط خوشحالی از اینکه میتونی نظر بدی؟؟؟
D:
ارسال یک نظر