پنجشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۶

خرافات...

دیروز نصی یه فیلم آورد که با دیدنش حق رو به همه مسیحیا و یهودیا و سنی ها و ... دادم که ما شیعه ها رو کافر بخونن...
فیلم حاوی مصاحبه ها و نمایش هایی از مدعیان امامت و پیغمبری و ... بود.
یکی بود که میگفت من و خانومم، پدر و مادر حضرت آدم هستیم...
یکی دیگه میگفت که من پیغمبرم...
یکی دیگه میگفت که من امام زمانم...
یکی دیگه میگفت که من با اجنه در ارتباطم و یک میلیون و دویست هزار تومن از مردم میگرفت که بخت دخترشون رو باز کنه...
یکی دیوار دستشوییش آب پس داده بود و بیرون از خونه اش همه جمع شده بودن که این شکلی که ایحاد شده -بلا تشبیه- حضرت عباسه و مردم بهش دست میمالیدن و تبرک میجستن...
یکی دیگه یه بزغاله داشت که رو شاخش یه عکس بود که صاحبش میگفت عکس ذوالفقاره. مردم هم هی بهش دست میکشیدن و مریض پیشش میاوردن...
یکی دیگه یه گوساله داشت که ادعا میکرد این طرحی که روی بدنشه، "الله" هست و همه میومدن و گوساله اش رو تکریم میکردن...
با خودم گفتم یه چیزی نزدیک به 3000 سال از زمان حضرت موسی میگذره، اونوقت این مردم هنوز مثل گوساله پرستهای زمان سامری، به همین کار میپردازن.
تا وقتی مردم چشم و گوششون رو بدن به آدمهای شیادی که از ماست کره میگیرن، روزگار ما بهتر از این نمیشه.
یاد یه جمله از نمرود افتادم که میگه...
من بر جهالت مردم بابل حکومت میکنم.
حکایت ما هم همینه. مردم دنیا به خاطر جهالت و خرافه پرستی ما بر ما حکومت میکنن.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ولی قبول کنید اینایی که گفتین یه چیزی فراتر از خرافاته!
منم خودم یکم خرافاتی ام! اما دلم می خواد بدونید دقیقا چه جوری خرافاتی ام!
مثلا روز 13هر ماه اگر اتفاق بدی نیوفته من پیش خودم میگم کی گفته 13 عدد نحسه؟ هیچم نحس نیست! و اگه خدای نکرده اتفاق بدی بیوفته میگم کی میگه 13 عدد نحسی نیست؟ خیلی ام هست! D:

Z.M گفت...

ای بابا! اینایی که شما بهش میگی خرافات، ما میگیم شوخی...(: